حمایت همهجانبه ایران ازمحور مقاومت و بهویژه سوریه، موجب تقویت اراده مردم این کشور در مقابله با دشمنان ودرهم شکستن طرح تبدیل سوریه به لیبی شد.
هرچند که قدرتهای غربی و نیز کشورهای حاشیه خلیج فارس سعی دارند بحرانهای جاری در سوریه را در امتداد بیداری اسلامی یا به اصطلاح خودشان، بهارعربی نشان دهند و دولت "بشاراسد" را به عنوان یک قدرت سرکوبگر که قصد دارد بهمنظور پابرجایی قدرت خود، مردم این کشور را از رسیدن به حقوق شهروندی و در واقع دموکراسی باز دارد؛ معرفی کنند. در واقع، حمایت همهجانبه ایران از محور مقاومت و بهویژه سوریه، موجب تقویت اراده مردم این کشور در مقابله با دشمنان و درهم شکستن سناریوی تبدیل سوریه به لیبی شد.
* ناتو و شورای همکاری خلیج فارس، دشمنان مقاومت در قامت پرچمداران دموکراسی در جهان
ناتو و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس که در واقع همان دشمنان محور مقاومت را تشکیل میدهند، میخواهند با نشان دادن مردمی گرفتار در چنگال نظام سوریه، خود را به عنوان ناجی و طرفدار مردم این کشور القا کرده و با معرفی خود به عنوان پرچمدار دموکراسی در جهان، می خواهند به اهداف شوم خود در منطقه و به طور مشخص سوریه دست یابند.
*جنگافروزی در سوریه، با شکست رژیم صهیونیستی از حزبالله لبنان کلید خورد
برخی کارشناسان بر این باورند که بحران سوریه در پایان جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی با حزبالله لبنان پیریزی شد. به هر حال این رژیم که ادعای دارا بودن یکی از ارتشهای قدرتمند جهان را داشت، در یک جنگ کوتاه مدت دچار خسارات فراوانی در عرصه نظامی شد و در نهایت شکست مفتضحانهای را از سوی حزبالله متحمل شد. در بررسیهایی که از سوی کمیته وینوگراد که متشکل از یک تیم 80 نفره از شخصیتهای سیاسی، نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی بود، علت شکست این رژیم از حزب الله، کمکهای تسلیحاتی سوریه به این جنبش مقاومت اسلامی در لبنان اعلام شد.
لازم بهذکر است وینوگراد، یک کمیته تحقیق دولتی و مستقل رژیم صهیونیستی است که بهمنظور بررسی عملکرد دولتمردان و نظامیان این رژیم در جریان جنگ 33 روزه با حزب الله تشکیل شد.
*سقوط نظام سوریه بهمنظور برقراری معادلات منطقهای بهنفع رژیم اشغالگر قدس
در آن زمان اعلام شد که اگر قرار است معادلات منطقهای به نفع رژیم صهیونیستی تغییر کند، باید نظام سوریه که به عنوان یکی از اعضای جبهه مقاومت در منطقه است؛ تغییر کند. از آن سال به بعد سناریوی سقوط نظام سوریه، از سوی دشمنان مقاومت کلید خورد. بنابراین ناآرامیهای هدایت شده از سوی بیگانگان در نقاط مختلف سوریه آغاز شد.
*آغاز بحرانهای سوریه / مردم سوریه پشتیبان نظام اسد
در ابتدای این اقدامات علیه سوریه که در واقع بازیگردانان آن آمریکا و رژیم صهیونیستی و نیز عربستان سعودی بودند، ابتدا شورشهایی در قالب اعتراضات مردمی در شهر مرزی "درعا" در جنوب این کشور شکل گرفت، اما غافل از آن که سوریه همانند دیگر کشورهای عربی نبود که با تظاهرات مردمی بتوان اساس نظام آن را فروریخت.در این کشور، دولت متکی به مردم بود و نیز مردم از نظام بشار اسد در حد گسترده ناراضی نبودند.
*درگیری و حمله به اماکن شهری، گام بعدی دشمنان علیه ملت سوریه
در مرحله بعد، دشمنان مقاومت به درگیریهای بین شهری و حمله به اماکن اداری، نظامی و حزبی متوسل شدند اما با دخالت ارتش سوریه این پروژه دشمنان هم ناکام ماند. در بین این بحرانها هم شورای امنیت سازمان ملل برای حفظ ظاهر، ابتدا کوفی عنان، دبیرکل سابق این سازمان و سپس اخضر ابراهیمی را به عنوان فرستادگان این شورا در امور سوریه به این کشور فرستاد اما از نتیجه خبری نبود.
*شکلگیری گروههای تروریستی، گام سوم براندازی نظام سوریه
با مشاهده یکپارچگی مردم و نظام بشار اسد؛ دشمنان مقاومت در منطقه و در راس آنها آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان که در واقع یک مثلث شرارت و جنگافروزی در منطقه را شکل داده بودند به تشکیل گروههای تروریستی همانند داعش و جبهه النصره و نیز برخی از مخالفان مسلح داخلی که خزانه آمریکا حامی آنها بود؛ اقدام کردند و این تروریستهای تکفیری از سال 2012 برای براندازی دولت دمشق در اردن تعلیم دیدند.
* پردهبرداری اسد از توطئه غربیها در پشت صحنه بحرانهای سوریه
البته لازم به ذکر است که "بشار اسد" رئیس جمهور سوریه علیرغم برخی تفکرات منحرف داخلی سوریه که نظام این کشور را عامل بحران در این کشور معرفی میکردند؛ از همان ابتدا این وقایع و ناآرامیها را توطئه غرب و دشمنان سوریه و محور مقاومت عنوان کرد و در نهایت عامل پایان دهنده به این بحرانها را نیز مقاومت و پایداری مردم سوریه برشمرد.
*موضع ایران در قبال تحولات سوریه، حمایت از هرگونه اصلاحات به نفع مردم این کشور
موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه از همان ابتدا حمایت از هر گونه اصلاحات به نفع مردم این کشور و با مشارکت آنان و نیز مخالفت با دخالتها و دستاندازیهای کشورهای بیگانه از جمله آمریکا و حامیان و کشورهای دنبالهرو آن است. در واقع کاخ سفید درصدد بود که سناریوهای اجرا شده در مصر و تونس و یمن و به طور مشخص لیبی را در مورد کشور سوریه نیز به مرحله اجرا درآورد، اما در این مورد با پایداری مردم سوریه که در خط محور مقاومت قرار دارند، مواجه گردید.
بنابراین آمریکا و آل سعود با تصمیم بر تسلیح و تجهیز گسترده معارضان و تروریستهای مخالف سوریه که در رأس آنها داعش و النصره قرار داشتند، سعی در براندازی این سد مردمی حامی اسد شدند، غافل از این که وقتی نیروهای مردمی به نظام وفادار باشند و وارد جنگ با معترضان به کشورشان شوند، آنگاه جنگ از حالت ارتش خارج شده و جنبه مردمی به خود خواهد گرفت. لذا قطع به یقین حمایت مردمی از نظام اسد، آن را بر دست اندازی دشمنان پیروز خواهد کرد.
*بحران لیبی و نقش عوامل بیگانه در تنشهای این کشور
پس از سقوط قذافی دیکتاتور لیبی، معادلات قدرت در این کشور وضعیتی بسیار پیچیده و مبهم به خود گرفت، به گونهای که این کشور به سمت چندپاره شدن در حرکت است. در بروز این بحرانها سه نیروی عمده به طور مشخص ایفای نقش میکنند که عبارتند از دولت رسمی این کشور، نیروهای ژنرال حفتر (وی فرمانده نیروهای زمینی ارتش مخالفان قزافی بود) و گروههای تروریستی- تکفیری القاعده و داعش.
پس از سقوط دیکتاتوری قزافی در لیبی و شکلگیری جریانی به نام بیداری اسلامی که طرفهای غربی آن را بهار عربی نامیدند، کاخ سفید و حامیانش از جمله رژیمصهیونیستی و عربستان با مشاهده خیزش مردمی این کشور در مقابله با دیکتاتوری، سعی در تغییر مسیر انقلاب ایجاد شده کردند تا از آن به نفع خود بهرهبرداری کنند.
بنابراین طرفهای غربی پس از سقوط قذافی با مشاهده اختلاف میان کارگزاران و سیاستمداران لیبیایی و نیز هرج و مرجهایی که به واسطه درگیریهای گوناگون میان ژنرالهای باقی مانده از ارتش قذافی صورت میگرفت؛ برای تصاحب منابع لیبی، به خصوص نفت این کشور و نیز مصادره انقلاب مردمی آن دست به کار شدند.
*تبدیل لیبی به کمپ آموزشی تروریستها، راهکار پادشاهان عرب حاشیه خلیجفارس جهت تسلط بر این کشور
با وجود اینکه نیروهای داخلی سیاسی لیبی با مشاهده این شرایط احساس خطر کرده و سعی کردند، با کنار گذاشتن اختلافات داخلی در مقابله با نیروهای ویرانگر لیبی و تروریست ها متحد شوند؛ اما حکومتهای پادشاهی و عرب حاشیه خلیج فارس که بهطور علنی از تروریستهای تکفیری حمایت میکنند؛ قصد دارند با تبدیل لیبی به یک کمپ آموزشی برای تروریستها و اعزام آنها به عراق و سوریه و مناطق دیگر به اهداف منطقهای خود دست یابند.
*در صورت عدم کمک های ایران به سوریه، وضعیت این کشور بدتر از لیبی بود
در همین راستا، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در جریان سفر به نیویورک و شرکت در چهارمین اجلاس روسای مجالس جهان در خصوص همکاری ایران و حزب الله لبنان با دولت سوریه در مقابله با تروریستهای تکفیری اظهار داشت: اگر ایران به سوریه کمک نمیکرد و مانع از پیشروی تروریستها نمیشد؛ تردید نکنید که وضعیت سوریه بدتر از لیبی میشد، جنگ به شکل دیگری درمیآمد، بهگونهای که همه کشورهای همسایه از آن متضرر میشدند و در نتیجه بحران وسیعتری شکل میگرفت.
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به نتایج جنگطلبی در منطقه و ظهور داعش و جبههالنصره ادامه داد: حمله به سوریه با دو گروه تندرو و افراطی آغاز شد و تا موصل عراق نیز پیشروی کردند. این بحران میتوانست در همه جا تکرار شود بنابراین ایران با نگاهی عمیق و راهبردی در منطقه تا حدودی توانست جلوی تروریستها را دراین مناطق بگیرد، البته برخی کشورهای منطقه و نیز برخی از کشورهای بزرگ هم با تحلیل غلط به این تروریست ها با عنوان مخالفان، کمک کردند.
رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه جنگطلبی در سوریه موجب عقیم ماندن تئوری حل بحران این کشور شد، ظهور جریان تروریستی را ثمره اشغال هر کشور در منطقه عنوان کرد که آغاز آنرا میتوان اشغال سال 2001 میلادی افغانستان عنوان کرد.
وی همچنین تصریح کرد که ما از همان ابتدا به حل مسئله سوریه از طریق سیاسی معتقد بودیم و اکنون آمادهایم که با کشورهایی که معتقد به این روش در حل بحران سوریه هستند؛ مشارکت و همکاری داشته باشیم.
*دشمنان مقاومت تعمیم دهنده جریان منفور تروریسم در منطقه
در پایان لازم بهذکر است دشمنان محور مقاومت و ملت سوریه همانند آمریکا و رژیم اشغالگر قدس و عربستانسعودی که با تجهیز گروه های تروریستی- تکفیری قصد تسلط براین کشور و حضور مجدد در منطقه را دارند، میخواهند با تبدیل سوریه به کشوری مانند لیبی، آنرا به کمپی برای آموزش داعش و جبهه النصره و دیگر گروههای تروریستی کرده و جریان شوم و منفور تروریسم را به نقاط دیگر منطقه تعمیم دهند.